اوایل انقلاب، مسئولان، خاکی و متواضع بودند و به هم خواهر و برادر میگفتند و عنوان های دکتر و مهندس را متعلق به طاغوتیها یا لیبرال و غرب زده ها میدانستند!
عنوان دکتر در رشته های غیرپزشکی؛ چیزی مثل کت و شلوار و کراوات بود.
مسئولان انقلابی کمی که جا افتادند شدند حاج آقا و حاج خانم، اما بعداز جنگ، "حاجی" کم کم از مد افتاد.
به لطف دانشگاه آزاد و بعضی دانشگاههای وابسته ، حاجآقاها و حاجخانمهای سابق مدرک گرفتند و یک دفعه شدند مهندس و دکتر، همزمان مسئولان اورکتها را در آوردند و کت و شلوار پوشیدند و ریشهای انبوه آنکادر شد و کوتاه.
در تحولی دیگر مسئولان از محلات فقیرنشین و متوسط نشین شهرها به محلات اعیاننشین کوچ کردند.
عنوان دکتری حالا دیگر جزء لوازم اصلی پیشرفت در هرم سیاسی ایران شد و یه عده با رانت سیاسی و بده و بستان بدون کنکور و حضور در کلاس و زحمت درس خواندن شدند مهندس ودکتر
ابتذال مدرک از همینجا شروع شد...
همان فرمانده سابق نظامی که به اظهار نظرهای سخیف و طنزمعروف است مدعی شد که از دانشگاه تهران با معدل 18 دکتری اقتصاد گرفته است و اعتبار این دانشگاه بزرگ از همان زمان زیر سوال است...
یک عده زرنگ رفتند به کمک دلالها؛ ازدانشگاه های درجه چندمی آذربایجان و تاجیکستان و بلاروس و هند و فیلیپین؛ با چندصد دلار مدرک اصلی خریدند ویکعده هم با شعار "کیبهکیه" همینجا مدرک جعلی از اکسفورد و... با دوسه هزار دلار خریدند و از مزایای مادی و معنوی آن برخوردار شدند.
عضویت در هیات علمی دانشگاه ها هم بین مسئولان تبدیل به یک ارزش سیاسی شده است که لازمه آن علاوه بر مدرک دکتری و استفاده از پارتی برای ورود، مقالهسازی و کتابسازی برای ارتقاء است، تهیه مقاله و کتابسازی تبدیل به یک صنعت شده است، شما وزیر که باشی یا نماینده مجلس؛ وحتی مدیر در یکی از دستگاه های دولتی میتوانی یه عده را اجیرکنی که برای تو مقاله بسازند و کتاب سرهمبندی کنند!
دولتمردان کابینه احمدی نژاد کلکسیونی از مدارک تقلبی بودند از علی کردان وزیر کشورتا سیدمهدی هاشمی که با مدرک جعلی مهندسی عمران بعدها رئیس کمیسیون عمران مجلس نهم می شود!
حتی در بین برخی مدیران اصلاح طلب که جناح سیاسی روشنفکر و تحصیلکرده کشور هستند هم از این مدارک و عناوین جعلی میتوان یافت
در شوری آش همینقدر بدانید که همین حالا اگر مدارک فوق لیسانس و دکتری نمایندگان مجلس به اصطلاح انقلابی یازدهم راستی آزمایی شود، باید انتخابات مجدد برگزار کرد!
وضع طوری شده که افراد با سواد و دارای مدرک واقعی که با کوشش علمی به عنوان دکتری دست یافتهاند از اینکه به آنها دکتر بگویند خجالت میکشند.
دکترهای قلابی و رانتی به آلاف و الوف میرسند در حالی که دکترهای واقعی مخصوصا در رشتههای علوم انسانی که اهل ریا و تظاهر نیستند برای پیدا کردن کار این در و آن در میزنند و به نتیجه نمیرسند و اگر هم کاری پیدا کنند حقوقشان تناسبی با سواد و تخصص شان ندارد.
آری داشتن وضعیت مالی خوب مزیتی برای داشتن مدرک شده است و شما با پولی که بدون زحمت هم بدست آمده به راحتی میتوانید در پردیس های دانشگاهی و حتی دانشگاه های غیرانتفاعی مدرک بخرید و دکتر و مهندس شوید حتی میتوان از نویسندگانی که قادر به چاپ کتاب های خود به دلیل مشکلات مالی نیستند استفاده کرده و با دادن هزینه چاپ کتاب، نامتان به عنوان مولف در صفحه اول کتاب بیاید و حتی انتظار رونمایی از کتاب فوق هم داشت.
این چنین دکتر ومهندسانی در سطح کشور و حتی استان به وفور یافت می شود و تاسف بار آن است که بسیاری از پست های مهم دولتی را اشغال کرده و همیشه هم مدعی گرفتن پست و مقامات بالاتر هستند و در نهایت نتیجه عملکرد این افراد می شود اینکه وضعیت امروز استان و کشور .
شاید اگر روزی مدارک مدیران و دست اندرکاران مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد بسیاری از این آقایان و خانم ها روسیاه شوند.
دکتر ها و مهندسان قلابی بواسطه ارتباطات پشت پرده و بالا رفتن توان مالی و اعتماد به نفسی که به دنبال لقب دکتر پیدا کرده اند خود را محق می دانند تا هر مفسده ای را انجام دهند چرا که کسی فعلا توانایی و عزمی برای برخورد با این ابتذال را ندارد.